بسم الله الرحمن الرحیم
آیه 68 سوره یوسف :
چون آنها به ملک مصر بطریقی که پدر دستور داده بود وارد شدند ، البته چیزی ، از خدا آنانرا بی نیاز نکرد جز آنکه در دل یعقوب ( که گفت از در های متفرق أر آیید ) غرضی بود ( که از چشم بد گزند نبیند ) ادا گردید و او بسیار به علوم الهی دانشمند بود زیرا ما را به ( وحی خود ) علم آموختیم و لیکن اکثر مردم نمی دانند .
آیه 43 سوره مریم
ای پدر ( بدان که) مرا ( از وحی خدا ) علمی آموختند که ترا آن علم نیآموختند پس تو مرا پیروی کن تا براه راستت هدایت کنم .
مراد از هدایت نشان دادن راه است نه رساندن به مقصد زیرا شأن پیامبر رساندن امت به مقصد نیست بلکه فقط نمایاندن راه است برای دیگران این شأن فقط در شأن امام امت است و حضرت ابراهیم که پیامبر بودند در آن لحظه به این مقام امامت نائل نیآمده بودند .
در دو داستان حضرت یوسف و داستان حضرت مریم در دو ایه فوق آنچه که مورد مداقه است پاکی و پاکدامنی حضرت یوسف و مخصوصا حضرت یعقوب پدرشان و هم چنین است فرزندی حضرت عیسی از جانب خدا و پاکی و طهارت حضرت مریم که منجر به شاهد شدن کودک میشود بسیار قابل تعمق است ، علم خداوندی شامل کسانی میشود که دامن آلوده نیاز های دنیوی نباشند و آنچه مهم است ( تسلیم رضای خدا ) قرار گرفتن است ، این یعنی نوعی (( تعبد )) در مقابل همه فرامین خداوندی است هر چند این معنا برای پیامبر هم قابل لمس نباشد ، ولی با توجه به عشق و علاقه به خداوند این چنین چشم و دل را به راه خدا سپردن هدیه ای جز پیامبری ندارد در مطلب نوشتم که
مراد از هدایت خدا نشان دادن راه است نه رساندن به مقصد
خوب با کمی دقت متوجه خواهیم شد همه شرایط برای(( پیامبر خویش شدن)) برای هر انسانی مهیا است لذا جا ماندن از این نعمت پر ارزش برای دست یابی به همه نعم الهی جای گفتگوی اضافه و به طور مشخص (( بهانه )) را از همگان می گیرد و این گرفتن بهانه ، سنگینی مسئولیت هر انسانی را به خوبی نمایان می سازد تا هیچکس جز (( مؤمنین صادق )) سر بلند درگاه حق نباشند، به این مفهوم توجه کنیم
(( روح پاک و صادق مستحق بالاترین هدایای الهی است و آنهم جز هدایت مستقیم چیز دیگری نیست ))
و برای این هدایت باید پاک ترین علوم به جان پاک ترین انسانها برسد تا رهبری مردم حاصل گردد ، اگر امانتی از جامعه را به دستمان سپرده اند باید شایستگی های آن امانت را هم بدهند و برای این شایستگی جز مجرای پاگیزه وحی هیچ مجرای ارتباطی دیگری وجود ندارد و این مجرا همانا جان انسان و ملائک بوده تا ارمغان قرآن این کگتاب که پاک ترین کلام است را به جان ما برساند .
باید جان و روح ناقص ما از علم خدا نافع گردد تا علم ناقص به ما نرسد که حضور خود علم بدون مجرا باعث گمراهی است و ضلالت ، حال باید توجه داشته باشیم که چرا نیازمند به واسطه در نزول وحی هستیم انسان کامل و به تعبیری وجود نازنین پیامبر اکرم در مرحله ای ( وجود ناقص ) و در مرحله ای وجود (مکتفی) و در مرحله ای ( وجود تام و تمام ) دارد .
وجود ناقص یا وجود دنیایی همانا نیازهای طبیعی هر انسانی است مانند بیماری و یا نیاز به اب و غذا و هوا .... و یا هر نیاز دیگری ، اما در وجود تام دیگر فرشته ای وجود ندارد و مقام پیامبر مستقیم از پروردگار می گیرد که در این مرحله چیدن و مرتب کردن است که وجود مکتفی است در این مرحله باید از وجود خداوند گرفت و در یک چیدمان و مرتب سازی باید آنرا تنزل داد و به قلب انسان کامل رساند و از قلب انسان کامل به زبان او و از زبان او به گوش مردم رساند در این میان فرشتگان زیادی ماموریت دارند تا این مرحله به انجام برسد .
از این گفتار نتیجه میشود اولا وجود فرشتگان واقعی است و دوما وجودشان به یمن وجود انسان کاملشکل پیدا میکند ، انسانهای عادی که دارای اراده هستند می توانند با اراده خود در ذهنشان چیزی را معدوم و یا موجود کنند انسانهای کامل نیز این چنین قدرتی به نحو احسنت دارند مانند حضرت عیسی و استمرار این وجود و عدم هم بستگی به اراده انسان داره اراده انسان کامل می تواند فرشته ای را خلق نموده و او را نازل نماید و حتی وجودش را در بودن استمرار ببخشد این دقیقا به این معناست که:
اراده انسان کامل و یا انسان بهشتی تابع اراده و اذن الهی است
هر فیضی که از بالا میآید باید به انسان کاملی برسد تا نازل شود درنازل شدن در این میان فرقی بین جن ، حیوان ، فرشته و انسان نیست به تمام موجودات این فیض می رسد خود فیض رحمانی را کم و زیادی نیست هر چه هست در ((( دریافت وجود هر انسانی ))) است که باید دید تقرب او به چه میزانی است و الا فیض خداوند فیض است کسی بیشتر برداشت میکند که کاملتر باشد این مجرا کاملا روشن است .
حتی برخورداری از رحمت ویژه نیز برای عام هست فقط باید در مسیر این نور و جریان قرار گرفت زیرا دیدن معصوم هر چند افتخار بزرگی هست ولی چندان مهم نیست (( مهم آنست که شخصیت معنوی معصوم درک شود )) برا این اصل هست که انسانهای کامل و بزرگ هرگز نامشان نمیمیرد و باقی و جاوید هستند
دوزخ نیز برای درک بیشتر، مانند بهشت از فیوضات ویژه خداوند است کمی به آن بیاندیشیم
توکل و شنوایی و دانایی با قوای درونی و بیرونی
توکل و نداشتن باور پوچ در نفاق با داشتن توانایی
عناوین توکل
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 7
کل بازدید :343918
بررسی آیات صبر در قرآن
بررسی آیات علم در قرآن
بررسی آیات عدل در قرآن
بررس آیات اخلاص در قرآن
بررسی آیات قسم در قرآن
بررسی آیات توکل در قرآن
متن کامل قرآن کریم
متن کامل قرآن کریم
مرکزجهانی اطلاع رسانی ال البیت
دانشنامه موضوعی قرآن
متن کامل قرآن کریم با امکانات جستجو/تلاوت قران با صدای اساتید بر
دسترسی به قرآن
تفسیر المیزان
تفسیر نمونه
قرآن با دو ترجمه